با جـــامـــی بیشتر بدانید...
با جـــامـــی بیشتر بدانید...

با جـــامـــی بیشتر بدانید...

چگونه فکر دیگران را بخوانیم؟

چگونه فکر دیگران را بخوانیم؟



آیا میخواهید به افکار کسی که کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ چنانچه با افراد زیادی روبرو شده باشیم می توانیم بسیاری از آن ها را، حتی از نوع صحبت کردنشان نیز بشناسیم اما این شناخت در مواجهه حضوری با دانستن بسیاری از حالات اثبات شده در علم روانشناسی بهترین شناخت را نسبت به دیگران برایمان به ارمغان می اورد. اکنون با توجه به نکات ارائه شده میتوانید از روی هر یک از حالات زیر افکار آنها را بخوانید:

 

خوددار

اگر شخصی دستهایش را پشت کمر خود قفل کند این امر نشان میدهد که وی خود را بشدت کنترل کرده است . دراین حالت او سعی دارد خشم یا احساس نا امیدی را از خود دور کند. این فرد در واقع نشان میدهد که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار است و میتواند در حالات مختلف بر خشم یا ناامیدی خود غلبه کند . در این حالت بهتر است با این فرد به آرامی ارتباط برقرار کرد.

 

تدافعی

اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد این حالت نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله غیر منتظره و ناگهانی یا بی میلی برای تغییر چهره شخص است. اگر انگشتها مشت شده باشند حالت بی میلی شدیدتر است در این حالت بهتر است با ارامش با شخص مورد بحث برخورد شود تا کم کم از حالت تدافعی خود خارج شده و ارتباطی زیبا را شروع کند.

 

متفکر

گره کردن دستها به دسته های صندلی نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است این حالت شاید بیشتر در مسافران مضطرب هواپیما به هنگام پرواز و فرود دیده شود.
بسیاری از افراد این حالت را به نوعی رسیدن به تصمیمی بزرگ میدانند اما روانشناسان بالینی میگویند که حتی اضطراب نیز نشانه تفکر فرد است.

 

دقیق

وقتی شخص انگشت سبابه خود را روی صورت و بقیه دستش را بصورت گره کرده در پایین صورتش قرار میدهد یعنی که فرد مورد نظر بسیار دقیق است. این حالت نشان میدهد که شخص با دقت زیاد به صحبت های شما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را می سنجد و در عین حال در چهره او حالت انتقادی نیز به چشم میخورد اما این انتقاد جنبه دوستانه دارد و شاید بیشتر به منظور برقرار یک ارتباط بین دو نفر است.

 

دودلی

انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دو دلی است . او به صحبت های شما و صحت گفته هایتان تردید میکند . در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد به گفته برخی از روان شناسان نگاه خیره همیشه نشانه دو دلی است چرا که ثابت قدم و محکم بودن نگاه انسان را نیز مصمم و با اراده می سازد. شاید چون از نگاه شما تردید و دودلی آشکار است دیگران برای قدم جلو گذاشتن و دوست شدن با شما ترید دارند.

 

بی گناه

دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشند بهترین نمونه برای حالت بی گناهی و درستکاری است. این حالت به عقیده اکثر روانشناسان اثر باقیمانده ای از شکل سوگند خوردن است که در آن دست را روی قلب قرار میدهند. حالت تواضعی که در این عمل وجوددارد میتواند به شما بگوید که این فرد به رغم آنکه خود به بی گناهیش اذعان دارد ولی نمیداند چگونه آنرا به اثبات برساند و در عین حال بسیار مایل است تا دوست صمیمی برای بیان آنچه در قلبش میگذرد داشته باشد.

 

مطمئن

دستهایی که به کمر زده میشود در مردها نشان دهنده آن است که فرد به آنچه میگوید عتقاد و اعتماد کامل دارد. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر میزنند نشان میدهند که به آنچه میگویند اطمینان دارند. اما در هر دو مورد این حالت به ما میگوید که فرد به هر حال احساس اطمینانی در گفته ها و رفتار خود دارد که میتواند به سادگی این شرایط را به دیگری نیز منتقل کند.

 

مرموز

دستهای مشت شده در زیر چانه نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما اجازه می دهد تا صحبت خود را تمام کنید. آنگاه زمانیکه حرفهای شما پایان یافت در کمال آرامش به شما و نظریات شما حمله میکند. شگرد جالبی است. شخص ابتدا اطمینان شما را جلب میکند و سپس در نهایت آرامش به شما میگوید که شما و نظریاتتان را قبول ندارد.

 

ظاهر ساز

در این حالت شخص آرام بنظر میرسد اما این آرامش پیش از توفان است این حالتی است که بیشتر روسا بخود میگیرند تا خود ر ا بگونه ای به زیر دستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه و جذابیت آنها نیز کم نشود. ظاهرسازی معمولا از آن دسته حالتهایی است که در بیشتر افراد دیده میشود ولی نوع آنها با یکدیگر متفاوت است . اما به هر حال حالت خوبی از یک فرد برای شروع یک ارتباط محسوب نمیشود.

 

مالکیت

قرار دادن پاها روی هر چیز روی صندلی- میز-سکو و…شانه حالت مالکیت است. در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و از این طریق آرامش خود را نشان دهد. روان شناسان این حالت را حالت مالکیت میدانند که در نهایت به عقیده فرد مورد نظر به موفقیت وی در کارها منجر خواهد شد.

 

اعتماد به نفس

تکیه زدن به صندلی درحالتیکه دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است . اگر شخصی در این حالت صحبت میکند به گفته های خود اعتماددارد و اگر به صحبت های شما گوش میدهد به خود زحمت ندهید ا و خود همه ماجرا را میداند.

10 توصیه خوشبختی به جوانان مجرد

10 توصیه خوشبختی به جوانان مجرد:



هم دخترخانم‌ها و هم آقاپسرهایی که در سن ازدواج قرار دارند، پیشنهاد می‌کنیم برای موفقیت در زندگی مشترک آینده‌شان، توصیه‌هایی را که در ادامه ذکر شده نادیده نگیرند.

 

1 – قرار نیست زندگی بعد از ازدواج، مدینه فاضله‌ای باشد که تمام نیازهایتان را برآورده کند و شما را صددرصد خرسند و خوشحال کند. نه، این‌طور نیست. داشتن یک زندگی متاهلی خوب و موفق، مستلزم از خودگذشتگی، فداکاری، صبر، درک متقابل و بخشندگی است. عده‌ای می‌گویند: آن جوانی که نمی‌خواهد از غرور و خودخواهی و صفات بد خود عقب‌نشینی کند، همان بهتر که برای همیشه مجرد بماند.

 

2 – ازدواج، بهترین فرصت برای رشد روحی و رسیدن به کمال است. لازم است که در این زندگی، هر روز به فکر پیشرفت اخلاقی باشید .

 

3 – اشکالی ندارد اگر در ماه‌های اول زندگی ناخواسته، اشتباهاتی از شما سربزند. اما سعی کنید هرچه زودتر از این شرایط بیرون بیایید و از اشتباهاتتان درس بگیرید و هرگز آنها را تکرار نکنید. عملکرد شما در سال پنجم و دهم ازدواج، باید متفاوت از سال اول باشد.

 

4 – یک مرد واقعی می‌تواند عاشق یک زن شود، با او ازدواج کند و تا آخر عمر پایبند او باقی بماند. یک زن واقعی هم می‌تواند به عشق چنین مردی احترام بگذارد و در سایه علاقه‌ای که در دل به آن مرد حس می‌کند، دلسوزانه به ساختن یک زندگی خوب و شیرین با او بپردازد.

 

5 – عشق تنها یک حس نیست. عشق به معنای تعهد و دل‌سپردگی است. چشمانتان را باز کنید تا با چاشنی عشق و معیارهایی که برایتان اهمیت دارد، به سمت زندگی جدید بروید؛ اما وقتی رفتید، برای هر مشکلی، حتی بدترین‌ها، به‌دنبال راه‌حل باشید و از طلاق دوری کنید. همواره به فکر استحکام بخشیدن به نهال نوپای زندگی دونفره‌تان باشید، نه شکسته شدن آن.

 

6 –  اگر در گذشته با افراد دیگری روابط عاطفی داشته‌اید، برای همیشه آنها را فراموش کنید. داشتن روابط حتی در فضای مجازی هم می‌تواند براحتی عواطف و احساسات را تحریک کند و این خیانت به همسر است. بشدت از آن حذرکنید.

 

7 – زنان روابط عاشقانه را در واژگان عاشقانه می‌دانند و مردان در رابطه جنسی. زبان یکدیگر را یاد بگیرید.

 

8 – ما جذب افرادی می‌شویم که از ما متفاوتند و در عین حال، با آنها احساس نزدیکی می‌کنیم. پس بعد از ازدواج، سعی نکنید تفاوت‌هایی را که همسرتان با شما دارد از بین ببرید و او را شبیه خود کنید. این کار، او را به شخصیتی تبدیل می کند که برای شما جذاب نیست.

 

9 – پیش و پس از ازدواج درباره زندگی متاهلی‌تان با پروردگار متعال راز و نیاز کنید و از او خواهش کنید راه درست را نشان‌تان دهد. آن کس که در روزهای شادی و غم همواره یار شما باقی می‌ماند، تنها اوست.

 

10 – خوشبختی را فدای مادیات نکنید. در هر مرحله از زندگی که به گذشته نگاه کنید، خاطرات خوش به امور معنوی مربوط می‌شوند و نه پولی که خرج کرده‌اید.

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس چیست؟



هر انسانی نسبت به خودش برداشتی کلی دارد که به آن خودپنداره فرد گفته می شود. خودپنداره شامل مجموعه ای از ویژگی های جسمی و روانی است که وقتی همانند یک پازل کنار هم قرار می گیرند فرد را توصیف می کنند. و خود ایده ال تصوری است که هر فردی دوست دارد از خودش داشته باشد….

اگر ثروتمند نیستی، مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند.

 

اگر سالم نیستی، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند.

 

اگر زیبا نیستی، برخورد درست با زشتی هم وجود دارد.

 

اگر جوان نیستی، همه با چهره پیری مواجه می شوند.

 

اگر تحصیلات عالی نداری، با کمی سواد هم می توان زندگی کرد.

 

اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی از انسان هاست.

 

اما اگر ” عزت نفس” نداری برو بمیر که هیچ نداری…     ( گوته )

 

همه ما کم و بیش با کلمه عزت نفس و اعتماد به نفس آشنا هستیم. و بارها و بارها در موقعیت های مختلف و شاید روزانه هزاران بار کلمه اعتماد به نفس به گوشمان خورده باشد. و باز هم همه ما مطالب زیادی اندر مزیت داشتن اعتماد به نفس و معایب نداشتن آن شنیده ایم. اما کمتر کسی است که پی به معنای واقعی اعتماد به نفس برده باشد و به اهمیت آن در زندگی شخصی و اجتماعی واقف باشد.

 

اعتماد به نفس چیست؟

 اعتماد به نفس همان طور که از اسمش پیداست به معنی اعتمادی است که ما نسبت به خودمان داریم. باور و ایمان داشتن به این امر که توانایی هایی در وجود ما نهفته است و به بیانی ساده تر به معنی ارزش و احترام قایل شدن برای خودمان.

 

مسلماً داشتن چنین احساسی نسبت به خودمان ( احساس ارزشمند بودن، شایسته بودن) از مجموعه ای از تفکرات، عواطف و همه تجربیاتی که ما در طول زندگی پر پیچ و خم خود داشته ایم نشات می گیرد. این که فرد چه نوع شناختی از خودش، توانایی ها و ضعف هایش( ارزیابی دقیق) داشته باشد از پایه های ضروری عزت نفس می باشد. بنابراین مهم این نکته است که ما در ارزیابی خودمان واقع بین باشیم و نقاط قوت و ضعفمان را به عنوان بخشی از وجودمان بدون قید و شرط بپذیریم و با بالا بردن نقاط قوت و رفع نقاط منفی در عزت نفس خود بکوشیم.

 

بنابراین نباید به اشتباه چنین تصور کنیم که افراد با عزت نفس بالا هیچ گونه نقاط منفی ندارند. بلکه آنها با ارزیابی دقیق و واقع بینانه خود نقاط مثبت و منفی شخصیت خود را شناخته اند و آن را به عنوان بخشی از وجود خود پذیرفته اند و با ارتقاء نقاط مثبت و رفع و اصلاح نقاط منفی در بالا بردن عزت نفس خود می کوشند. در واقع می توان چنین گفت که آنها به نوعی صلح درونی و آشتی با خود رسیده اند.

 

مهم این نکته است که ما در ارزیابی خودمان واقع بین باشیم و نقاط قوت و ضعفمان را به عنوان بخشی از وجودمان بدون قید و شرط بپذیریم و با بالا بردن نقاط قوت و رفع نقاط منفی در عزت نفس خود بکوشیم

 

چگونگی شکل گیری عزت نفس

هر انسانی نسبت به خودش برداشتی کلی دارد که به آن خودپنداره فرد گوییم. خودپنداره شامل مجموعه ای از ویژگی های جسمی و روانی است که وقتی همانند یک پازل کنار هم قرار می گیرند فرد را توصیف می کنند. و خود ایده ال تصوری است که هر فردی دوست دارد از خودش داشته باشد.برای مثال من دوست دارم قهرمان شنا باشم.

 

اعتماد به نفس هر فردی از ترکیب خودپنداره و خود ایده ال بنا نهاده می شود. به طوری که اگر فاصله بین خودپنداره فرد و خود ایده ال او کم باشد، اعتماد به نفس او در حد بالایی قرار می گیردو چنانچه اختلاف بین خودپنداره و خود ایده ال زیاد شود موچب اعتماد به نفس پایین و همچنین مشکلات ناشی از آن همچون( افسردگی، اضطراب، ناامیدی، غمگینی و…) می شود.

 

برخی از عوامل کاهش اعتماد به نفس

 * نداشتن مهارت کافی

 

* ترس از تایید نشدن

 

* وابستگی

 

* عدم تصمیم گیری

 

* نداشتن هدف در زندگی

 

* تفکرات منفی

 

ویژگی افراد دارای عزت نفس بالا

 * شناخت واقع بینانه ای هم از خودشان و هم از جهان اطرافشان دارند.

 

* برای معلومات و داشته های دیگران ارزش قائلند.

 

* برای اشتباهات و ضعف های خود به دنبال مقصر نمی گردند و اشتباهات خود را پذیرفته  و برای رفع آن تلاش می کنند.

 

* توانایی حس ابراز وجود دارند و به راحتی در موقعیت های ضروری به خواسته های غیر منطقی دیگران نه می گویند.

 

* مستقلانه عمل می کنند.

 

* در فعالیت های اجتماعی شرکت می کنند.

 

* از استعداد ها و توانایی های خود استفاده کرده و آنها را راکد نمی گذارند.

 

* زمانی که فردی از آنها تعریف می کند می پذیرند.

 

* دیگران را با عبارات مناسب مورد خطاب قرار می دهند.

7 راه برای دوری از خیانت کردن

7  راه برای دوری از خیانت کردن:


با رعایت و انجام هفت راه در زندگی هیچ گاه خیانت نمی کنید. در یک رابطه زناشویی روزهای بد و موقعیت های دشوار هم وجود دارند؛ شکست ها و درک نشدن های عاطفی، مشکلات مالی و حتی خیانت.

 

اما باید بدانیم که صحبت از یک رابطه است و این مفهوم، دو طرف دارد و هر یک از طرفین اگر براساس الگوهای اسلامی و آموزه های اخلاقی رفتار کنند و نسبت به رفع نیازهای طبیعی یکدیگر در یک محیط امن و سلامت کوشا باشند می توان تا حد زیادی از تداوم و سازنده بودن زندگی زناشویی مطمئن بود.

 

برای مثال رعایت حجاب توصیه شده در دین مبین اسلام و حفظ عفاف و پاکدامنی توسط زنان متعهد و رعایت پاک چشمی توسط مردان جامعه به میزان زیادی در سلامت و پایداری کانون خانواده ها موثر است. در این صفحه 7 گزاره توصیه ای را برای جلوگیری از وقوع یک ناهنجاری به نام خیانت مرور می کنیم.

 

1- در رابطه با ضعف های تان با خود روراست باشید

اگر به یک مهمانی بروید، آیا با جنس مخالف خود معاشرت می کنید؟ اگر چنین است، با خود روراست باشید. در چنین شرایطی سعی کنید بیشتر در جمع دوستان هم جنس خود بمانید و کمتر به اطراف نگاه کنید. اگر به نقاط ضعف خود به عنوان موارد بی ضرر نگاه کنید که گاهی رخ می دهند، احتمال بهانه آوردن برای خطاهای بعدی را به خود می دهید. باید عادات منفی تان را به خود گوشزد کرده و مدام آنها را زیر نظر داشته باشید، در غیر این صورت این عادات منفی روزی موجب بروز اشتباهی می شوند که از آن پشیمان خواهیدشد.

 

2- درباره خطوط قرمز با همسر خود بحث کنید.

با همسر خود درباره آنچه شما آن را خیانت می دانید صحبت کنید. آیا صحبت با جنس مخالف برای شما به منزل خیانت است؟ آیا همسر شما می تواند دوستانی از جنس مخالف داشته باشد؟ آیا اگر همسر شما تلفنی با این دوستان خود صحبت کند، شما اطمینان دارید که این تنها یک رابطه دوستانه و در چارچوب عرف جامعه است؟ نظرتان درباره معاشرت همسرتان با دوستان یا همکاران پیشین او چیست؟ اطمینان حاصل کنید که هر دوی شما به دنبال وفاداری در رابطه خود هستید و دستورالعملی برای این وفاداری تعیین کنید. اگر با هم توافق ندارید، باید درباره این رابطه تجدیدنظر کنید.

 

شرایط را برای هر دو طرف قرار دهید، اگر اعتقاد دارید که صحبت بیجا با جنس مخالف خیانت است، شما هم نباید آن را انجام دهید، حتی اگر می دانید که در صحبت های شما هیچ قصد و غرض خاصی وجود ندارد.

 

3- از موقعیت های وسوسه انگیز دوری کنید.

هیچ گاه خود را در موقعیت تنها با یک فرد جذاب از جنس مخالف قرار ندهید. به عنوان مثال با یکی از همکاران- البته از جنس مخالف- خود برای مسائل کاری در منزل قرار ملاقات ترتیب ندهید. خروج از یک موقعیت وسوسه انگیز پس از تنها یک بار تجربه آن به مراتب سخت تر است؛ بنابراین بهتر است که از شکل گیری چنین موقعیت هایی اجتناب کنید.

 

4- با دوستانی صحبت کنید که شما را مسئولیت پذیرتر می کنند.

 

اگر شما قبلا مشکل وقت گذراندن با افرادی از جنس مخالف را داشته اید، اطراف خود را با دوستانی پر کنید که به شما در عبور از این مشکل کمک می کنند. اطمینان داشته باشید که کاملا می توانید به آنها اعتماد کنید و اینکه آنها فقط ادعای کمک به شما را ندارند و شما را مجبور به فرو رفتن در یک موقعیت وسوسه انگیز نخواهندکرد.

 

5- انتخاب های بهتری داشته باشید.

این نکته کاملا به صادق بودن با خود در رابطه با نقاط ضعف و اجتناب از موقعیت های وسوسه انگیز بستگی دارد. انتخاب های بهتر داشتن به معنای تلاش آگاهانه در بهتر کردن خود و حفظ رابطه خود است. هرگاه خود را در یک موقعیت مسئله دار یافتید یا افکار انحرافی در ذهن داشتید، باید تصمیم بگیرید که خود را در مدار آنچه برای رابطه شما بهترین است، حفظ کنید.

 

6- مخفی کاری نکنید.

صادق بودن با همسر، دقیقا به همان اندازه صادق بودن با خود، اهمیت دارد. لازم نیست چنانچه در اثر غفلت، فکر فرد دیگری به ذهن تان خطور می کند، این موضوع را به همسر خود بگویید، چون این کار به عواطف و احساسات او لطمه زده و رابطه را خراب میکند، اما به او بگویید که در کل چنین افکاری را در سر دارید. به او بگویید که نگران بیرون رفتن با اشخاص یا دوستانی خاص هستید و دلیل آن محیط و شرایط ذهنی و روحی است که هر یک از افراد در آن قرار خواهندگرفت.

 

درباره آنچه در طول روز در محل کارتان رخ داده است، مخفی کاری نکنید، حتی اگر این حوادث درباره مسائل پیش پاافتاده باشد. مخفی کاری درباره مسائل کوچک، کتمان مسائل بزرگ تر را آسان تر می کند. مخفی کاری از هر نوعی، اولین گام به سمت تخریب یک رابطه است که پیش تر، قوی بوده است.

 

7- با همسر خود بدون پوشش، بی پیرایه و باز ارتباط برقرار کنید.

از باز و بی پیرایه بودن ارتباط خود با همسرتان اطمینان حاصل کنید. وقتی که او از احساسات و تفکرات خود سخن می گوید، عصبانی نشوید و به او بگویید که شما نیز از او توقع حفظ آرامش هنگام صحبت کردن خود را دارید. درباره هر آنچه در ذهن خود درباره خود، همسرتان، رابطه بین شما و آرزوها و امیدهای آینده دارید، صحبت کنید؛ چنین صحبت هایی باعث احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتر شده و این احساس نزدیکی بیشتر باعث می شود کمتر فکر خیانت به ذهن تان خطور کند، زیرا شما با هر آنچه در اختیار دارید، احساس شادمانی می کنید.

اینگونه با مرگ عزیزان تان کنار بیایید

اینگونه با مرگ عزیزان تان کنار بیایید:



ابوالفضل امیردیوانی می گوید: از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین حادثه در زندگی هر فردی است که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد. آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.

 

آگاهی از توقعات

وقتی عمر کسی به پایان می رسد، حتی زمانی که چشم به راه مرگ باشد، به احتمال زیاد دستخوش هیجانات زیادی می شود. افراد بسیاری گزارش داده اند که بلافاصله پس از بروز نشانه های جان باختن عزیزان ابتدا احساس کرختی و بهت زدگی داشته اند، اما فرایند غم و درد، نظم خاصی ندارد.

 

بخشی از احساسات احتمالی انسان هنگام مواجهه با این بحران «انکار، ناباوری، آشفتگی، ضربه، تکان، اندوه، آرزو، خشم، خواری، یاس و گناه» است. این احساسات، واکنش های طبیعی و بهنجار در برابر «نیستی» است. شاید خود را آماده شدت و تداوم عواطف و این که حالات روحی تان با چه شتابی دگرگون می شوند، نکرده باشید. ممکن است در مورد ثبات بهداشت روانی خود تردید کنید، اما مطمئن باشید که چنین احساساتی سالم و مناسب هستند و به شما کمک می کنند که با چنین ضایعه ای، کنار بیایید.

 

به یاد بسپارید!

درک عمیق تاثیر فقدانی جانگذار، به زمان نیاز دارد. هرگز دمی از یاد عزیز از دست رفته تان، غافل نمی شوید، ولی زمان درد و رنج این مصیبت را به آرامی می شوید و با خود می برد و شما به زندگی عادی خود باز می گردید.

 

عزاداری برای محبوب

تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست. در غم از دست دادن آن ها به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم. شیون و مویه، فرایندی طبیعی است که فرد برای پذیرش فقدانی بزرگ، به آن متوسل می شود. امکان دارد ماتم گرفتن شامل انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن با حضور دوستان و افراد خانواده باشد تا در غم مصیبت دیده شریک شوند.

سوگواری، مسئله ای شخصی است که امکان دارد ماه ها و سال ها طول بکشد.

همه ما خوب می دانیم که مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است. به راستی، مفهومی واقعی به وجودمان می بخشد زیرا به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست. غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعه ای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است. بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد.

 

مرگ، مسئله ای است اجتناب ناپذیر، نادیده گ رفتنی یا ردکردنی. در نظر اول، شاید رهایی از درد و رنج مفید به نظر برسد، اما پرهیز یکباره از غم، امکان ناپذیر است. روزی همان احساسات نهان باید زدوده شوند وگرنه ممکن است به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی منجر شوند.

 

اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه را آشکار می سازند. درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی، همگی علائم شایع غصه های طاقت فرسا هستند. در میان همه فشارهای روانی زندگی، «عزاداری»، دستگاه دفاع طبیعی بدن را به طور جدی تحت تاثیر قرار می دهد. شاید امراض موجود وخامت یابند یا عوارضی جدید بروز کنند. چه بسا واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی، واکنش طبیعی هر فردی در برابر جان باختن دیگری است.

 

از پس فقدانی عظیم برآمدن

مرگ کسی که دوستش داریم، در هر حالی جانسوز است. واکنش های بشر تحت تاثیر شرایط مردن است، به ویژه وقتی ناگهانی یا تصادفی اتفاق افتد. همچنین ارتباط وی با مرده در واکنش هایش اثر می گذارد.

مرگ کودک

از دست دادن فرزند موجب بروز احساس شدید بی عدالتی شده و تمام استعدادها و رویاهای فرد را یکباره به باد می دهد. ممکن است پدر و مادر در مقابل مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و برایشان اهمیت نداشته باشپد که این نگرش تا چه اندازه نامعقول است. درضمن ممکن است حس کنند که بخش بسیار مهمی از هویت خود را از دست داده اند.

 

مرگ همسر

مرگ همسر، بسیار آسیب زا و تکان دهنده است. گذشته از آسیب روحی شدید، مرگ ممکن است سبب بروز بحران مالی در خانواده شود؛ اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد! چنین فقدانی گاهی موجب می شود زن و شوهر باقی مانده، وظیفه مراقبت از فرزندان را به تنهایی عهده دار شده، خود را با زندگی مجردی وفق دهد و حتی به سر کارش بازگردد.

 

افراد کهنسال هم با از دست دادن همسرشان، آسیب پذیر می شوند، زیرا مفهوم این ضایعه، از کف دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک است. درچنین مرحله ای، احساسات مربوط به «تنهایی» به احتمال زیاد با مرگ دوستان صمیمی در هم می آمیزد.

 

ضایعه ناشی از خودکشی

خودکشی، یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی است که باید آن را تحمل کرد. بر اثر این گونه تلفات جانی، احساس گناه، خشم و شرمندگی بر دوش بازماندگان سنگینی می کند و آن ها خود را مسئول مرگ می دانند.

زندگی غمبار

کنارآمدن با مرگ، در تامین سلامت روانی بشر نقش دارد. وقتی یکی از عزیزان شما جان می سپارد، غمگین شدنتان، طبیعی است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد لسوز باشید. از خویشاوندان و دوستانی کمک بگیرید که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند. بین گروه پشتیبان و افرادی که داغدیدگی مشابه دارند، پیوندی ایجادکنید. احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید؛ برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند تا بر فرایند غمگینی چیره شوید.